عرافت
لغت نامه دهخدا
عرافة. [ ع ِ ف َ ] ( ع اِمص ) عِرافت. عریفی کردن. رجوع به عریف شود.
عرافة. [ ع َ ف َ ] ( ع مص ) عریف گردیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رجوع به عرافت شود.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) دانا گردیدن بیاران تدبیر کار مردم کردن . ۲ - غیب گویی کردن فال بینی کردن . ۳ - ( اسم ) غیب - گویی فال بینی .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. غیب گویی، فال بینی.
۳. پزشکی.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید