عرافت

لغت نامه دهخدا

عرافت. [ ع ِ ف َ ] ( ع اِمص ) ( علم... ) عرافة. در اصطلاح استدلال به پاره ای از حوادث گذشته است بر حوادث آینده به مناسبت یا مشابهت خفیه که بین آنهاست و یا اختلاط و ارتباطی که با یکدیگر دارند. رجوع به کهانت شود. عمل عراف نوعی است از کهانت و مخصوص بامور گذشته است و برخی گویند عرافة استدلال از حوادث حالیه بر حوادث آتیه است بمناسبت یا مشابهت. ( از بلوغ الارب ج 3 ص 274 ).

عرافة. [ ع ِ ف َ ] ( ع اِمص ) عِرافت. عریفی کردن. رجوع به عریف شود.

عرافة. [ ع َ ف َ ] ( ع مص ) عریف گردیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رجوع به عرافت شود.

فرهنگ فارسی

عمل عراف، ستاره شناسی، غیب گویی، فالبینی، پزشکی
۱ - ( مصدر ) دانا گردیدن بیاران تدبیر کار مردم کردن . ۲ - غیب گویی کردن فال بینی کردن . ۳ - ( اسم ) غیب - گویی فال بینی .

فرهنگ معین

(عِ فَ ) [ ع . عرافة ~] (مص ل . ) ۱ - تدبیر کار مردم کردن . ۲ - غیب گویی کردن .

فرهنگ عمید

۱. ستاره شناسی.
۲. غیب گویی، فال بینی.
۳. پزشکی.

پیشنهاد کاربران

بپرس