عراف. [ ع َرْ را] ( ع ص ) بسیار شناسنده. || منجم. ( از اقرب الموارد ). اخترگوی. ( مهذب الاسماء ). || کاهن و فالگوی. ( منتهی الارب ). و گفته شده است عراف آن باشد که از گذشته و آینده خبر دهد. ( اقرب الموارد ).جاحظ گوید عراف پائین تر از کاهن است. ( اقرب الموارد ). || طبیب. ( اقرب الموارد ). ج ، عرافون.