عر و عر

لغت نامه دهخدا

عر و عر. [ ع َرْ رُ ع َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) حکایت آواز خر. نهیق. عرعر.
- عر و عر کردن ؛ آواز برآوردن خر.
- || مجازاً و در مقام استخفاف ، نسبت ناخوشایندی به آوای کسی دادن.

عر و عر. [ ع ُرْ رُ ع ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) گرفتار استفراغ و غثیان شدن. ( فرهنگ لغات عامیانه ).

فرهنگ فارسی

گرفتار استفراغ و غثیان شدن

پیشنهاد کاربران

بپرس