عذوبة. [ ع ُ ب َ ] ( ع مص ) پاکیزه گردیدن آب. ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ). خوش شدن آب. ( تاج المصادر بیهقی ). مجازاً، بمعنی شیرین شدن دیگر اشیاء سوای آب. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) :
جز در صفات نجم نخواهد شدن پدید
در نثر من عذوبت و در نظم من نظام.
سوزنی.