لغت نامه دهخدا
عذل. [ ع َ ] ( ع مص ) نکوهیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ملامت کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). ملامت کردن کسی را. ( از اقرب الموارد ).
عذل. [ ع ُ ذُ ] ( ع ص ) روزهای نیک گرم. ( از قطرالمحیط ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).
عذل. [ ع ُذْ ذَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ عاذل. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به عاذل شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
عذل ، سرزنش وملامت
کنار گذاشتن. برکناری