معنی اصطلاح -> عذر کسی را خواستن کسی را از مقامی / جایی اخراج کردن مثال: خودش هم می دانست که کارش مدت زیادی دوام نخواهد آورد و همین که جواب استعلام از ساواک برسد، عذرش را خواهند خواست. توضیح: همچنین ← کسی را جواب کردن
پیشنهاد کاربران
dispense with somebody’s services ( =no longer employ someone )