عدید
مترادف عدید: بسیار، بی شمار، زیاد، عدیده، کثیر، شماره
متضاد عدید: معدود
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
عدید. [ ع َ ] ( اِخ ) آبی است مر عمیره راکه بطنی از کلب اند. ( معجم البلدان ) ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
۱ - ( اسم ) شمار شماره . ۲ - ( صفت ) شمرده شدن .
آبی است مر عمیره را که بطنی از کلب اند
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. شمرده شده.
۳. حصه، بهره.
۴. همتا.
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
خیلی زیاد. بی شمار . فراوان