[ویکی فقه] عدم اکتساب حد، به این معناست که اقتباس و اکتساب حدود از بین مبادی معلومه و اثبات یا اعتقاد حد بودن آنها تنها از طریق ترکیب، امکان پذیر می باشد.
اکتساب حد به طریق برهان و یا از طریق تحصیل حد ضدّ و یا اعتماد به صِرف قسمت یا استقرا، جایز و بلکه امکان پذیر نیست، البته بعضی از این امور (مثل قسمت و استقرا) در تحصیل جزئیات حد نافع اند، اما به تنهایی نمی توانند باعث تحصیل حد شوند.
وجه عدم اکتساب حد از طریق استقرا
اگر استقرا (به این صورت که یکایک جزئیات تفحص شده و حد آنها تحصیل شود و بر اساس آنها امر کلی، به این حد تحدید شود) بخواهد مُثبِت و کاسب حد شود یکی از دو محذور لازم می آید:۱. انقلاب کلی به جزئی یا به عکس؛۲. مصادره. توضیح اینکه؛ اگر حد اشخاص و جزئیات به لحاظ خصوصیت و تشخّص آنها برای آن اجزا، ذاتی و حد باشد و در عین حال حد کلی هم باشد، محذور اول لازم می آید (علاوه بر اینکه تحصیل حد واحد برای اشخاص متعدد غیر ممکن است) و اگر حد برای جزئیات به لحاظ کلی و نوع شان باشد محذور دوم لازم می آید و اگر اصلاً حد آن جزئیات بدون تقیّد به ذاتی و عرَضی بودن، بر آنها حمل شود مطلوب (اثبات حد برای امر کلی از طریق استقرا) حاصل نشده است.
وجه عدم اکتساب حد از طریق برهان
اثبات حد بودن شیئی برای امری به وسیله برهان، مستلزم یکی از این امور باطل است:۱. تسلسل؛۲. دور؛۳. تعدد حد تام؛۴. مصادره؛۵. انقلاب عَرَضی به ذاتی؛۶. عدم استنتاج مطلوب؛۷. اتحاد حد نوع با حد خاصه اش. توضیح اینکه؛ در برهان، اثبات محمولِ مطلوب (نتیجه) برای موضوع آن محتاج واسطه ای است؛ پس اگر آن واسطه، حدی دیگر باشد نقل کلام به طریق اثبات آن می شود. اگر واسطه اثبات آن برای محدود، غیر حد اول باشد نقل کلام به وسایط اثبات یکی پس از دیگری می شود و محذور اول (تسلسل) پیش می آید و اگر واسطه اثبات آن برای محدود، حد اول یا یکی از وسایط اواسط باشد محذور دوم (دور) رُخ می نماید و در هر دو حال، محذور سوم (تکرار ذاتی و تعدد حد تام) لازم می آید که مستلزم خلف است. درصورتی که واسطه، حدی دیگر نباشد پس اگر تغایر آن با حدی که اثبات آن مطلوب است به مجرد عبارت و صِرف لفظ باشد محذور چهارم (مصادره) پیش می آید و اگر تغایر آن از لحاظ معنا باشد (به این صورت که واسطه از خواص محدود باشد) پس اگر حد به نحو حمل ذاتی بر واسطه حمل شود محذور پنجم (انقلاب عرضی به ذاتی) پدید می آید، زیرا حد ذاتی، محدود است و فرض این است که با واسطه هم، به حکم حمل، اتحاد ذاتی دارد. اگر حد به نحو اطلاق بر واسطه حمل شود محذور ششم (عدم استنتاج مطلوب، یعنی ذاتی بودن حد برای محدود) حاصل می شود. اگر حد به عنوان حد بودن بر واسطه حمل شود محذور هفتم (اتحاد حد نوع با حد خاصه اش) پدیدار می شود؛ پس اثبات حد بودن یک حد از طریق برهان امکان ندارد.
وجه عدم اکتساب حد با ضد
...
اکتساب حد به طریق برهان و یا از طریق تحصیل حد ضدّ و یا اعتماد به صِرف قسمت یا استقرا، جایز و بلکه امکان پذیر نیست، البته بعضی از این امور (مثل قسمت و استقرا) در تحصیل جزئیات حد نافع اند، اما به تنهایی نمی توانند باعث تحصیل حد شوند.
وجه عدم اکتساب حد از طریق استقرا
اگر استقرا (به این صورت که یکایک جزئیات تفحص شده و حد آنها تحصیل شود و بر اساس آنها امر کلی، به این حد تحدید شود) بخواهد مُثبِت و کاسب حد شود یکی از دو محذور لازم می آید:۱. انقلاب کلی به جزئی یا به عکس؛۲. مصادره. توضیح اینکه؛ اگر حد اشخاص و جزئیات به لحاظ خصوصیت و تشخّص آنها برای آن اجزا، ذاتی و حد باشد و در عین حال حد کلی هم باشد، محذور اول لازم می آید (علاوه بر اینکه تحصیل حد واحد برای اشخاص متعدد غیر ممکن است) و اگر حد برای جزئیات به لحاظ کلی و نوع شان باشد محذور دوم لازم می آید و اگر اصلاً حد آن جزئیات بدون تقیّد به ذاتی و عرَضی بودن، بر آنها حمل شود مطلوب (اثبات حد برای امر کلی از طریق استقرا) حاصل نشده است.
وجه عدم اکتساب حد از طریق برهان
اثبات حد بودن شیئی برای امری به وسیله برهان، مستلزم یکی از این امور باطل است:۱. تسلسل؛۲. دور؛۳. تعدد حد تام؛۴. مصادره؛۵. انقلاب عَرَضی به ذاتی؛۶. عدم استنتاج مطلوب؛۷. اتحاد حد نوع با حد خاصه اش. توضیح اینکه؛ در برهان، اثبات محمولِ مطلوب (نتیجه) برای موضوع آن محتاج واسطه ای است؛ پس اگر آن واسطه، حدی دیگر باشد نقل کلام به طریق اثبات آن می شود. اگر واسطه اثبات آن برای محدود، غیر حد اول باشد نقل کلام به وسایط اثبات یکی پس از دیگری می شود و محذور اول (تسلسل) پیش می آید و اگر واسطه اثبات آن برای محدود، حد اول یا یکی از وسایط اواسط باشد محذور دوم (دور) رُخ می نماید و در هر دو حال، محذور سوم (تکرار ذاتی و تعدد حد تام) لازم می آید که مستلزم خلف است. درصورتی که واسطه، حدی دیگر نباشد پس اگر تغایر آن با حدی که اثبات آن مطلوب است به مجرد عبارت و صِرف لفظ باشد محذور چهارم (مصادره) پیش می آید و اگر تغایر آن از لحاظ معنا باشد (به این صورت که واسطه از خواص محدود باشد) پس اگر حد به نحو حمل ذاتی بر واسطه حمل شود محذور پنجم (انقلاب عرضی به ذاتی) پدید می آید، زیرا حد ذاتی، محدود است و فرض این است که با واسطه هم، به حکم حمل، اتحاد ذاتی دارد. اگر حد به نحو اطلاق بر واسطه حمل شود محذور ششم (عدم استنتاج مطلوب، یعنی ذاتی بودن حد برای محدود) حاصل می شود. اگر حد به عنوان حد بودن بر واسطه حمل شود محذور هفتم (اتحاد حد نوع با حد خاصه اش) پدیدار می شود؛ پس اثبات حد بودن یک حد از طریق برهان امکان ندارد.
وجه عدم اکتساب حد با ضد
...
wikifeqh: عدم_اکتساب_حد