عدلام

لغت نامه دهخدا

عدلام. [ ] ( اِخ ) ( به عبری عدل قوم )، ( پنهان کننده )اسم مغاره ای که در حوالی بیت لحم بوده داود در آنجامتواری گردیده و بر حسب تقلید در وادی قریطون در شرق بیت لحم میباشد و طول مغاره 550 قدم و دارای دهلیزهای بسیار است الا آنکه بزعم کاندر در وادی ایله در نزدیکی شهر عدلام بمسافت 13 میل بطرف غربی بیت لحم واقع است و در حوالی این شهر مغاره های بسیار است که فی الحقیقه از برای معاونان داود بسیار مناسب است اما مغاره های بیت جبرین که بزعم بعضی مغاره عدلام میباشد بسیار مرطوبی و سرد و پر از خفاشها است به حدی که برزگران آن نواحی نیز در آنجا زیست نتوانند کرد بر خلاف مغاره های عدلام که همواره مسکونند و در غایت استحکام و پایداری میباشند و از آن جمله معدودی است که از دویست الی سیصد مرد را گنجایش دهد و اسم مغاره ها عبدالماء است و محتمل است که لفظ مرقوم همان تصحیف عدلام باشد. ( قاموس کتاب مقدس ). || شهر بزرگی از کنعانیان است که در قسمت یهودا واقع بود که در رحبعام آن را محصون نمود و در نبوت میکاهی نبی مذکور است و یهود بعد از مراجعت در آنجا سکونت ورزیدند. و کانوو کاندر گمان دارند که در وادی سنط بمسافت دو میل ونصف به جنوبی شوکوه واقع است. ( قاموس کتاب مقدس ).

فرهنگ فارسی

شهر بزرگی از کنعانیان است که در قسمت یهودا واقع بود

دانشنامه آزاد فارسی

عَدُلّام (Adullam)
شهری مذکور در تورات. در نزدیکی آن غارهایی است که داود و کسانی که بر آنان ستمی می رفت در آن پناه گرفتند (کتاب اول سموئیل، آیۀ ۲۲). در اصطلاح، عَدُلّامی کسی است که از حزبی سیاسی اخراج شود یا آن را ترک کند. این اصطلاح در مورد ۴۰ نمایندۀ لیبرال مجلس عوام انگلستان به کار می رفت که برای ردّ لایحۀ اصلاحات ۱۸۶۶، علیه رهبرانشان، رأی دادند.

پیشنهاد کاربران

بپرس