عدفه

لغت نامه دهخدا

( عدفة ) عدفة. [ ع َ دَ ف َ ] ( ع اِ ) بیخ درخت که رفته است درزیر زمین. ج ، عِدَف. ( اقرب الموارد ) ( قطرالمحیط ).

عدفة. [ ع ِ ف َ ] ( ع اِ ) از ده تا پنجاه مرد یا عام است. ( منتهی الارب ). بین ده تا پنجاه مرد. ( اقرب الموارد ). گروه مردم یا مابین ده تا پنجاه از مردان. ( قطرالمحیط ). || فراهم آمدگی مردم. ( منتهی الارب ). || پاره ای از هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( قطر المحیط ). || و طره جامه یعنی ملک کرباس و جز آن مانند صنفة. ( منتهی الارب ). کالصنفة من الثوب. || شاماکچه. ( منتهی الارب ). الصدرة. ( از اقرب الموارد ) ( قطرالمحیط ). || بیخ درخت در زیر زمین. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

از ده تا پنجاه مرد یا عام است بین ده تا پنجاه مرد

پیشنهاد کاربران

بپرس