لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. شمردنی، دانه ای، ویژگی آنچه بتوان آن را شمرد: فروش عددی.
۳. (قید ) [قدیمی، مجاز] اندک، کم.
مترادف ها
هندسی، عددی، رقومی، شماره ای
عددی، شماره ای، شمارشی
عددی، نمرهای
عددی، نردبانی، قابل سنجش با ترازو
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید