عدان

لغت نامه دهخدا

عدان. [ ع َ ] ( ع اِ ) ساحل دریا. ( اقرب الموارد ). || کرانه نهر. ( قطرالمحیط ) ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ). || کرانه نهر. || هر هفت سال از زمان. ( قطرالمحیط ) ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

ساحل دریا کرانه نهر

پیشنهاد کاربران

بپرس