عدار

لغت نامه دهخدا

عدار. [ ع َدْ دا ] ( ع ص ) ملاح. ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ).

عدار. [ ع ُ ] ( ع اِ ) دابه ای است در یمن که گویند مردم را میگاید و نطفه آن کرم است. ( منتهی الارب ). گویند الوطه من عدار. ( تاج العروس ).

فرهنگ فارسی

دابه ایست در یمن که گویند مردم را میگاید و نطفه آن کرم است

پیشنهاد کاربران

بپرس