عثنون

لغت نامه دهخدا

عثنون. [ ع ُ ] ( ع اِ ) ریش. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || آنچه زائد باشد از ریش بر دو رخسار. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). یا آنچه بر زنخ و زیر آن روید. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || درازای ریش است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || موی دراز زیر زنخ شتران. || اول باد. || اول باران. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || باران عام. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || بردر شده میان آسمان و زمین. ج ،عثانین. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || باران ، مادام که میان ابر و زمین بود. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس