عثمانوند
لغت نامه دهخدا
عثمانوند. [ ع ُ مان ْ وَ ] ( اِخ ) یکی از ایل های کرد ایران. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 60 ).
فرهنگ فارسی
دهستانی است از بخش حومه شهرستان کرمانشاه و حوزه ۷ آمار کنگاور. این دهستان در منطقه کوهستانی جنوب شرقی کرمانشاه بین دهستانهای ماهی دشت زردلان و جلالوند واقع است . هوای آن سردسیری و سالم است . آب قری از چشمه ها و رودخانه آهوران تامین میگردد . محصول عمده غلات و لبنیات است.زغال و هیزم هم تهیه میکنند. شغل سکنه زراعت گله داری و حمل زغال و هیزم بشهر است . دهستان مزبور از ۱۵ آبادی مرکب است که جمعیت کل آنها حدود ۵٠٠٠ تن است . قرای مهم آن از این قرار است : بوژانخشکرود مستعلی مسکره سرجوب .
پیشنهاد کاربران
معنی هوزمانن مشخص است هوزبه معنی آبادی اطلاق میشودیعنی روستاقریه تعدادی ازمردم که جمع شده اندویک آبادی بوجودآمده به زبان بومی یعنی همان آبادی یاتیره که جمع اون میشودهوز. مانن این اسم فارسی بنام عثمانوندبی معنی است