عثج

لغت نامه دهخدا

عثج. [ ع َ ] ( ع مص ) همیشگی نمودن بر اندک اندک نوشیدن چیزی. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || ( اِ ) گروه مسافران ، مقلوب ثعج. ( منتهی الارب ). گروه مردم. || پاره ای از شب. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

عثج. [ ع َث َ ] ( ع مص ، اِ ) به همه معانی رجوع به عَثج شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس