عتد
لغت نامه دهخدا
عتد. [ ع َ ت ِ ] ( ع ص ) رجوع به عَتَد شود.
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱۶(بار)
عتاد به معنی آماده شدن است «عتدالشیء عتادةً و عتاداً: تهیّأ». اعتاد: آماده کردن . برای آنها پشتی آماده کرد. . عتید: آماده. حاضر. ایضاً حاضر شده به معنی فاعل و مفعول هر دو آمده است . کلمهای تلفّظ نکند مگر آنکه در نزدش مراقبی آماده هست که سخن او را بنویسد. .
عتاد به معنی آماده شدن است «عتدالشیء عتادةً و عتاداً: تهیّأ». اعتاد: آماده کردن . برای آنها پشتی آماده کرد. . عتید: آماده. حاضر. ایضاً حاضر شده به معنی فاعل و مفعول هر دو آمده است . کلمهای تلفّظ نکند مگر آنکه در نزدش مراقبی آماده هست که سخن او را بنویسد. .
wikialkb: ریشه_عتد
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید