عتاه

لغت نامه دهخدا

عتاه. [ ع ُ ] ( ع مص ) سبک عقل گردیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ناقص عقل شدن. ( اقرب الموارد ). || مدهوش گشتن و رفتن خرد. ( منتهی الارب )( آنندراج ). مدهوش گشتن. ( منتهی الارب ). || مدهوش شدن بدون زوال عقل. ( اقرب الموارد ). || آزمند علم گردیدن و حریص شدن بر آن. || حریص شدن بر اذیت کسی. || حریص شدن بر حکایت کردن کلام کسی. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).

عتاه. [ ع َ ] ( ع مص ) ناقص شدن عقل بدون جنون. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس