عتاق
لغت نامه دهخدا
عتاق. [ ع ِ ] ( ع ص ، اِ ) عتاق الطیر؛ مرغان شکاری. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). عتاق الخیل ؛ اسبان برگزیده و گرامی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
عتاق. [ ع ُ ] ( ع ص ، اِ ) شراب نیک کهنه. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
شراب نیک کهنه
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
شراب کهنۀ خوب.
دانشنامه عمومی
عتاق ( به عربی: عتاق ) یکی از شهرهای استان شبوه و مرکز این استان در کشور یمن است که در سرشماری سال ۲۰۰۵ میلادی، ۱۹٫۶۸۱ نفر جمعیت داشته است. [ ۱]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: عتاق
پیشنهاد کاربران
اسب نیک و زیبا که عرب به آن افتخار می کند: ( شهوات عشق [را]بر صهوات عتاق برنگزیدی ( نفثة المصدور ص ۱۹ )
عِتاق=جمع عتیق، اسب نیکو
شتران