عبیط

لغت نامه دهخدا

عبیط. [ ع َ ] ( ع ص ) شتر فربه و جوان که بی علت و بیماری کشته باشند. ج ، عُبُط، عِباط. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || تازه. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). دم عبیط. لحم عبیط. ( آنندراج ). زعفران عبیط. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ثوب عبیط؛ جامه نو دریده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). أدیم عبیط، مشقوق. ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس