عبیدلی
لغت نامه دهخدا
عبیدلی. [ ع ُ ب َ دِ ] ( اِخ ) ابن ابی جعفر محمدبن علی الجوادبن حسن بن علی بن ابراهیم بن علی الصالح بن عبیداﷲ اول اعرج بن حسین الاصغربن الامام السجاد. و عالم به انساب و از جمله معمرین بود به سال 335 هَ. ق. درگذشت. از تألیفات اوست : تهذیب الانساب. نهایة الاعقاب. ( از ریحانة الادب و الذریعه ج 4 ص 508 ).
عبیدلی. [ ع ُ ب َ دِ ] ( اِخ ) احمدبن محمدبن مهنابن علی بن مهنای حسینی عبیدلی. مردی عالم و نسابه و از اکابر علمای اواخر قرن هفتم یا اوائل قرن هشتم بود. از شاگردان جلال الدین علی بن عبدالحمیدبن فخار است و بنابر قول اعیان الشیعه استاد احمدبن علی بن حسین بن علی بن مهنا صاحب عمدة الطالب است. از تألیفات اوست : الانساب المشجره یا مشجر النسب. التذکرة فی الانساب المطهرة که در اعیان الشیعه به سید احمد عبیدلی نسبت داده شد. و عنوان همین کتاب است. ( از ریحانة الادب ج 3 ص 64 ).
عبیدلی. [ ع ُ ب َ دِ ] ( اِخ ) حیدربن علی بن حیدرعلوی حسنی آملی مازندرانی عبیدلی یا عبیدی وی حکیم. عارف ، مفسر، صوفی و از اکابر عرفا و علمای امامیه و جامع شریعت و طریقت است. اصل او از آمل مازندران و نشأتش در بغداد بوده و با فخرالمحققین مصاحبت داشت از تألیفات اوست : الارکان فی فروع شرایع اهل الایمان. الامامة. الامانه امثلة التوحید. التأویلات که چهارمین تفسیر او است. التنزیه. جامع الاسرار و منبع الابرار در اسرار انبیاء و اولیاء و علم توحید. جامع الحقایق. رافعة الخلاف فی وجه سکوت امیرالمؤمنین. رسالة العلوم العالیه. شرح فصوص ( نص النصوص ). الکشکول فی بیان ماجری علی آل رسول. المحیط الاعظم. منتخب التأویل. ( ریحانة الادب ج 3 ص 64 و الذریعة ج 2 ص 282 ).بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
یحی بن حسن عقیقی بن جعفر الحجه بن عبیدالله اعرج بن حسین اصغر بن امام السجاد مکنی بابو الحسن و معروف به عبیدلی از رجال قرن سوم هجری و عالم بانساب است وی نخستین کس است که در انساب علویین کتاب نوشت
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید