عبوس
/~abus/
مترادف عبوس: اخمو، ترشرو، گرفته
متضاد عبوس: گشاده رو
برابر پارسی: اخمو، ترشرو
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
عبوس. [ ع َ ] ( ع ص ) بسیار ترش روی. ( اقرب الموارد ). || شیربیشه. || روز بد که از آن روی ترش شود. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
عبوس. [ ع َب ْ وَ ] ( ع اِ ) جماعت بسیار. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
عبوس. [ ع َب ْ بو ] ( اِخ ) موضعی است. ( معجم البلدان ).
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) روی ترش کردن . ۲ - ( اسم ) ترشرویی اخمویی .
موضعی است
فرهنگ معین
(عُ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) روی ترش کردن . ۲ - (اِمص . ) ترشرویی .
فرهنگ عمید
ترش رو، بداخم، اخمو.
دانشنامه عمومی
عبوس (فیلم). عبوس یا سخت گیر ( به انگلیسی: Stern ) فیلمی محصول سال ۱۹۹۱ و به کارگردانی باراتان است. در این فیلم بازیگرانی همچون مموتی، ماتو، کی. پی. ای. سی. لالیتا، آشوکان، مورالی و بالان کی. نایر ایفای نقش کرده اند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: عبوس (فیلم)
جدول کلمات
مترادف ها
عبوس
سخت، ترسناک، شوم، عبوس، ظالمانه، ظالم
زننده، ترسناک، شوم، نفرت انگیز، عبوس، ناخوانده، مهیب، نامطبوع، دافع، بد قیافه، نهی کننده
ترشرو، بد اخلاق، بد خو، عبوس
سیاه، افسرده، غمگین، عبوس
عبوس
ترشرو، بد اخلاق، بد خو، عبوس
ترشرو، بد اخلاق، بد خلق، عبوس، بدطبیعت، بدباطن، بدسرشت
شوم، افسرده، سنگین، عبوس، دلتنگ، سربی
عبوس
ناهنجار، عبوس، با ترشرویی، تندخو و گستاخ
ترشرو، بد اخلاق، بد خلق، عبوس، اخمو
ترشرو، کج خلق، عبوس، وسواسی
ترشرو، کج خلق، عبوس، غیر معاشر
سخت گیر، سخت ومحکم، عبوس
اوقات تلخ، رنجیده، افسرده، کدر، ملول، عبوس
ترشرو، رنجیده، بد اخم، دلخور، عبوس، قهر
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
به پارسی، زوش
حنق
اخمناک
غنچه پیشانی. [ غ ُ چ َ / چ ِ ] ( ص مرکب ) کنایه از بیدماغ و اخمه رو. ( آنندراج ) . آنکه ابروهای وی درهم و پیچدار باشد. عبوس. ( ناظم الاطباء ) :
در رکاب برق دارد پای حسن نوبهار
تا گلی در باغ داری غنچه پیشانی مباش.
... [مشاهده متن کامل]
صائب ( از آنندراج ) .
تازه رویان گلستان غنچه پیشانی شدند
در بساط لاله و گل روی خندانی نماند.
صائب ( از آنندراج ) .
|| زشت. ( ناظم الاطباء ) . زشت رو.
در رکاب برق دارد پای حسن نوبهار
تا گلی در باغ داری غنچه پیشانی مباش.
... [مشاهده متن کامل]
صائب ( از آنندراج ) .
تازه رویان گلستان غنچه پیشانی شدند
در بساط لاله و گل روی خندانی نماند.
صائب ( از آنندراج ) .
|| زشت. ( ناظم الاطباء ) . زشت رو.
بسیار ترش رو و بد اخم
در زبان ترکی به عبوس " قاش قاباقلی " گفته می شود.
بداخم