عبوثران. [ ع َ ب َ ث ُ / ث َ ] ( ع ص ، اِ ) کافور خوشبوی. ( مهذب الاسماء ). گیاهی است خوشبو. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). || کار سخت. || شر. || ناخوش. || درخت بسیارخار که کسی که بدان افتد خلاص نیابد. ( اقرب الموارد ).