عبن
لغت نامه دهخدا
عبن. [ ع َ ] ( ع مص ) سطبری بدن و درشتی آن. ( منتهی الارب )( آنندراج ). غلیظ و خشن بودن جسم. ( اقرب الموارد ).
عبن. [ ع ُ ب ُ ] ( ع ص ) مرد ملیح پرگوشت تمام اندام. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید