عبرت بین. [ ع ِ رَ ] ( نف مرکب ) عبرت گیر : هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان ایوان مدائن را آئینه عبرت دان. خاقانی.چو ما را چشم عبرت بین تباه است کجا دانیم کاین گل یا گیاه است.نظامی.