( عبدیة ) عبدیة. [ ع َ دی ی َ ] ( ص نسبی ) مؤنث عبدی. ( اقرب الموارد ). || ( ع اِمص ) طاعت چنانکه کلمه عبودیت است. ( اقرب الموارد ). تقول هو بیّن العبدیة. ( اقرب الموارد )؛ یعنی طاعت او آشکار است. || ( ص نسبی ) الدراهم العبدیة؛ درهمها بود که از درهمهائی که پس از آن ساختند فاضل تر و راجح تر بود. ( اقرب الموارد ). نوعی از دراهم جید و اعلا. ( ناظم الاطباء ).