عبد قیس

لغت نامه دهخدا

عبدقیس. [ ع َ دِ ق َ ] ( اِخ ) بطنی است از جدیله و آنان بنوعبدالقیس بن اقصی بن دعمی بن جدیله اند. سرزمین مسکونی آنان تهامه بود سپس به بحرین رفتند و با قبیله بکربن وائل تصادم کردند و آن سرزمین را تقسیم نمودند. ( از صبح الاعشی ج 1 ص 337 ).

فرهنگ فارسی

بطنی است از جدیله و آنان بنو عبدالقیس بن اقصی ابن دعمی بن جدیله اند. سرزمین مسکونی آنان تهامه بود سپس به بحرین رفتند و با قبیله بکربن وائل تصادم کردند و آن سرزمین را تقسیم نمودند .
بطنی است از جدیله و آنان بنو عبدالقیس بن اقصی بن دعمی بن جدیله اند سرزمین مسکونی آنان تهامه بود سپس به بحرین رفتند و با قبیله بکر بن و ائل تصادم کردند و آن سرزمین را تقسیم نمودند

پیشنهاد کاربران

بپرس