عبدالوهاب حسن حسنی

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] حسن حسنی عبدالوهاب، مورخ و پژوهشگر معاصر تونسی است. او در شعبان 1262/1301ش، در خانواده ای صاحب نام و مرفه، در شهر تونس به دنیا آمد. پدر و پدربزرگش از صاحب منصبان حکومتی بودند. مادرش، حنیفه، دختر علی بن مصطفی آغا قیصرلی (یکی از درباریان بانفوذ تونس) بود .
وی تحصیلات ابتدایی را در مکتب خانه ای در تونس و سپس در شهر مهدیه گذراند و با زبان فرانسه آشنا شد. هنگامی که پدرش از مهدیه به تونس بازگشت، او نیز وارد یک مدرسه فرانسوی شد، سپس به مدرسه اسلامی صادقیه رفت و بعد در پاریس وارد مدرسه علوم سیاسی شد. پس از مرگ پدرش در 1322ق، ناگزیر به تونس بازگشت. در 1323ق در اداره کشاورزی و بازرگانی (إدارة الفلاحة و التجارة) مشغول به کار شد و در 1328ق، به ریاست بخش جنگل های زیتون در شمال تونس رسید .
حسن حسنی از حدود 1326ق تا 1328ق در مدرسه خلدونیه و از 1331 تا 1342ق در مدرسه عالی زبان و ادبیات عربی تونس به تدریس تاریخ پرداخت. وی هم زمان، در 1334ق و در بحبوحه جنگ جهانی اول، در اداره خدمات اقتصادی مشغول به کار گردید و در 1299ش1920/م، رئیس کتابخانه نسخ خطی تونس (خزینة المخطوطات التونسیة) شد. او در این سمت با اسناد تاریخ تونس (از دوران تسلط ترک ها، از 942 تا 1251م) آشنا شد و دستور داد تمام این اسناد و منابع را طبقه بندی کنند .
در 1304ش1925/م، فرماندار المثالیث (جبنیانه)، یکی از شهرهای تابع استان صفاقس و سه سال بعد کارگزار شهر تاریخی مهدیه و در 1314ش1935/م، حاکم نابل واقع در جنوب تونس شد. او در این شهرها خدمات گسترده ای کرد. در 1318ش1939/م، به شهر تونس بازگشت و معاون امور داخلی کشور شد تا اینکه در اواخر 1321ش1942/م بازنشسته گردید. پس از بازنشستگی، یک سال نیز رئیس اوقاف تونس بود و در 1322ش1943/م وزیر قلم شد و علاوه بر آن، عهده دار بخشی از وظایف وزارت کشور بود .
حسن حسنی پس از چهار سال وزارت در دوران حکومت محمد الامین، آخرین بایِ حسینی تونس، در 1326ش1947/م از سمت های دولتی و اداری کناره گرفت و وقتش را به تحقیق و تألیف و سفر به کشورهای دیگر اختصاص داد .
او افزون بر کارهای دولتی، به امور فرهنگی و علمی نیز پرداخت. او در 1323، حدود 21 سالگی، در اجلاس مستشرقان جهان در الجزایر شرکت کرد و با بسیاری از دانشمندان بزرگ آن زمان، مثل شاویش، براون، آمدروز، نولدکه، کودیرا، ریوئیرا، آسین پالاسیوس، ماسینیون و دیگران آشنا شد. در اجلاس شرق شناسان جهان، که در 1908/1326 در کپنهاگ برپا شد، او تنها دانشمند مسلمان بود و با شیخو، گولدتسیهر و لامنس، که در این اجلاس به اسلام و ساحت مقدس پیامبر(ص) اسائه ادب کرده و افترا زده بودند، به مخالفت و بحث و دفاع و مناظره پرداخت که بازتاب وسیعی در جهان داشت. او در همایش های علمی و فرهنگی و هنری جهانی در پاریس، رباط، کیمبریج، استانبول، مونیخ، ونیز، رم، قاهره و غیره، مشارکت فعال داشت .

پیشنهاد کاربران

بپرس