عبدالحسین سرداری ( ۱۲۹۳–۱۳۶۰ ) دیپلمات دولت ایران در پاریس در خلال سال های جنگ جهانی دوم بود. او پسر سلیمان خان ادیب السلطنه ( نوهٔ محمدحسن خان سردار ایروانی ) و برادر سرپاس یحیی رادسر ( امیر سرداری، رئیس شهربانی کل کشور ) و افسرالملوک سرداری ( مادر امیرعباس و فریدون هویدا ) بود. از طرف مادری نوهٔ ملک نسا خانم عزت الدوله ( خواهر ناصرالدین شاه ) از صلب یحیی خان مشیرالدوله بود. سرداری از ۱۰ مهر ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۷ وزیرمختار ایران در بلژیک بود.
... [مشاهده متن کامل]
او که در آن زمان مسئول امور کنسولگری ایران در پاریس بود، توانست با استناد به توافق نامهٔ حقوق شهروندی که بین دولت شاهنشاهی ایران و آلمان نازی منعقد شده بود، جان عده قابل توجهی از یهودیان ایرانی را نجات دهد. علاوه بر این او توانست جان بسیاری از یهودیان غیر ایرانی مقیم فرانسه و سایر نقاط تحت اشغال آلمان نازی را نیز با صدور گذرنامهٔ ایرانی برای آن ها نجات دهد. داستانی که سرداری در قالب مجموعه ای از نامه و گزارش برای نازی ها روایت می کرد، این بود که در سال ۵۳۸ قبل از میلاد مسیح، کوروش، امپراتور ایران، یهودی های تبعیدی در بابل را آزاد کرد و آنها به سرزمین خود بازگشتند اما با این حال تعداد کمی از ایرانیان به آموزه های حضرت موسی علاقمند شدند و به دین یهود گرویدند و این یهودیان یا پیروان ایرانی موسی، عضو نژاد یهود نبوده و با یهودیان اروپا نسبتی ندارند. وقتی که بریتانیا و روسیه در سپتامبر ۱۹۴۱ به ایران حمله کردند، اقدام های بشردوستانه سرداری از این هم پرخطرتر شد. ایران با متفقین توافقنامه امضا کرد و تهران به سرداری دستور داد که به سرعت به ایران بازگردد. سرداری با وجود اینکه امنیت و جایگاه دیپلماتیک خود را از دست داده بود، موفق شد که در فرانسه بماند و همچنان به یهودیان ایرانی و غیر ایرانی کمک کند. او این کار را با هزینه شخصی خودش می کرد؛ با پولی که به او به ارث رسیده بود. اولین گام او برای کمک به یهودیان ایرانی در فرانسه، صدور گذرنامه های جدید بود که مذهب آنها را نشان نمی داد. او به حدود ۲۰۰۰ یهودی کمک کرد تا پاسپورت بگیرند. اقدامات عبدالحسین سرداری بعدها به تأیید و تشویق دولت ایران نیز رسید. او همچنین توسط موسسات یهودی متعددی مورد قدردانی قرار گرفته است. با توجه به شباهت اقدامات عبدالحسین سرداری با اسکار شیندلر در نجات جان یهودیان به او لقب «شیندلر ایران» داده اند. معمای سرداری ( Sardari's Enigma ) نام فیلم مستندی است به کارگردانی مهدیه زردینی که با اتکا به اسناد و انجام مصاحبه با نجات یافتگان به ابعاد زندگی شخصی و سیاسی این شخصیت پرداخته است.
... [مشاهده متن کامل]
او که در آن زمان مسئول امور کنسولگری ایران در پاریس بود، توانست با استناد به توافق نامهٔ حقوق شهروندی که بین دولت شاهنشاهی ایران و آلمان نازی منعقد شده بود، جان عده قابل توجهی از یهودیان ایرانی را نجات دهد. علاوه بر این او توانست جان بسیاری از یهودیان غیر ایرانی مقیم فرانسه و سایر نقاط تحت اشغال آلمان نازی را نیز با صدور گذرنامهٔ ایرانی برای آن ها نجات دهد. داستانی که سرداری در قالب مجموعه ای از نامه و گزارش برای نازی ها روایت می کرد، این بود که در سال ۵۳۸ قبل از میلاد مسیح، کوروش، امپراتور ایران، یهودی های تبعیدی در بابل را آزاد کرد و آنها به سرزمین خود بازگشتند اما با این حال تعداد کمی از ایرانیان به آموزه های حضرت موسی علاقمند شدند و به دین یهود گرویدند و این یهودیان یا پیروان ایرانی موسی، عضو نژاد یهود نبوده و با یهودیان اروپا نسبتی ندارند. وقتی که بریتانیا و روسیه در سپتامبر ۱۹۴۱ به ایران حمله کردند، اقدام های بشردوستانه سرداری از این هم پرخطرتر شد. ایران با متفقین توافقنامه امضا کرد و تهران به سرداری دستور داد که به سرعت به ایران بازگردد. سرداری با وجود اینکه امنیت و جایگاه دیپلماتیک خود را از دست داده بود، موفق شد که در فرانسه بماند و همچنان به یهودیان ایرانی و غیر ایرانی کمک کند. او این کار را با هزینه شخصی خودش می کرد؛ با پولی که به او به ارث رسیده بود. اولین گام او برای کمک به یهودیان ایرانی در فرانسه، صدور گذرنامه های جدید بود که مذهب آنها را نشان نمی داد. او به حدود ۲۰۰۰ یهودی کمک کرد تا پاسپورت بگیرند. اقدامات عبدالحسین سرداری بعدها به تأیید و تشویق دولت ایران نیز رسید. او همچنین توسط موسسات یهودی متعددی مورد قدردانی قرار گرفته است. با توجه به شباهت اقدامات عبدالحسین سرداری با اسکار شیندلر در نجات جان یهودیان به او لقب «شیندلر ایران» داده اند. معمای سرداری ( Sardari's Enigma ) نام فیلم مستندی است به کارگردانی مهدیه زردینی که با اتکا به اسناد و انجام مصاحبه با نجات یافتگان به ابعاد زندگی شخصی و سیاسی این شخصیت پرداخته است.