عباسه
لغت نامه دهخدا
عباسه. [ ع َب ْ با س َ ] ( اِخ ) شهر کوچکی است و اولین اقامتگاه بریدان بود که از شام بمصر میرفتند. آن را درختان بلند خرما بوده. و در زمان ملک عادل بن ایوب شد. وی آن مکان را محل تفریح خود قرار داد. نزدیک آن مصید و شکارگاه زیادی است زیرا در پانزده فرسنگی قاهره واقع است. ( از معجم البلدان ).
فرهنگ فارسی
شهر کوچکی است و اولین اقامتگاه پیکان بود که از شام بمصر میرفتند او را درختان بلند خرما بوده و در زمان ملک عادل بن ایوب آباد شد وی آن مکانرا محل تفریح خود قرار داد نزدیک آن مصید و شکارگاه زیادی است زیرا در پانزده فرسنگی قاهره واقع است
دانشنامه آزاد فارسی
عبّاسه
شهری کوچک بین ابوحَمّاد و تل الکبیر، نزدیک صالحیه، واقع در مصر. نام آن برگرفته از عباسه، دختر احمد بن طولون، است. عباسه برای وداع با قَطرالنَدی، دختر خُمارَویه، که برای ازدواج با خلیفه معتمد می رفت، در این موضع خیمه افراشت. بر گرد خیمه گاه بناهایی ساختند و آن جا قصر عباسه و شهر عباسه شد، که در آن زمان آخرین شهر مصر در راه سوریه بود. این شهر در دهانۀ ورودی وادی تومیلات است، که در قرون میانه وادی سَدیر یا وادی عباسه خوانده می شد. عباسه مدتی مرکز تجمع نظامی مملوکان بود. با احداث صالحیه در حدود ۵۰کیلومتری شمال شرقی و سپس ظهیریه، نزدیک عباسه، اهمیت سوق الجیشی آن از بین رفت. در دورۀ عثمانیان نامی از آن در میان نیست.
شهری کوچک بین ابوحَمّاد و تل الکبیر، نزدیک صالحیه، واقع در مصر. نام آن برگرفته از عباسه، دختر احمد بن طولون، است. عباسه برای وداع با قَطرالنَدی، دختر خُمارَویه، که برای ازدواج با خلیفه معتمد می رفت، در این موضع خیمه افراشت. بر گرد خیمه گاه بناهایی ساختند و آن جا قصر عباسه و شهر عباسه شد، که در آن زمان آخرین شهر مصر در راه سوریه بود. این شهر در دهانۀ ورودی وادی تومیلات است، که در قرون میانه وادی سَدیر یا وادی عباسه خوانده می شد. عباسه مدتی مرکز تجمع نظامی مملوکان بود. با احداث صالحیه در حدود ۵۰کیلومتری شمال شرقی و سپس ظهیریه، نزدیک عباسه، اهمیت سوق الجیشی آن از بین رفت. در دورۀ عثمانیان نامی از آن در میان نیست.
wikijoo: عباسه
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید