عبادله
لغت نامه دهخدا
عبادلة. [ ع َ دِل َ ] ( اِخ ) بطنی است از جَد. ( معجم قبائل العرب ).
عبادلة. [ ع َ دِ ل َ ]( اِخ ) بطنی است از جریدة. ( از معجم قبائل العرب ).
فرهنگ فارسی
بطنی است از جریده
دانشنامه عمومی
عبادله ( به عربی: العبادلة ) یک شهرک در الجزایر است که در ناحیه عبادله واقع شده است. [ ۳]
عبادله ۲٬۸۷۰ کیلومترمربع مساحت و ۱۳٬۶۳۶ نفر جمعیت دارد و ۵۹۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفعبادله ۲٬۸۷۰ کیلومترمربع مساحت و ۱۳٬۶۳۶ نفر جمعیت دارد و ۵۹۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
wiki: عبادله
دانشنامه آزاد فارسی
عَبادِلَه
۱. اصطلاحی عرفانی. هرگاه سالکی به حقیقت اسمی از اسامی مخصوص خداوند دست یابد و به صفتی از صفاتی که حقیقت آن اسم است برسد و به مقامِ بندگیِ کاملِ آن اسم نایل شود، عارفان آن سالک را عبد آن اسم می خوانند. مثلاً، عبدالحکیم عارفی است که متخلّق به مقتضای اسم الحکیم شود، و عبدالرزاق سالکی است که متحقّق به وظایف اسم الرزاق گردد؛ از این رو عارفان از یک هزار عبدِ اضافه شده به یک هزار اسم خداوند سخن گفته اند. ابن عربی تفصیل حِکَمی را که از مراتب این عبادله نقل شده، در کتابی به همین نام العبادله،گرد آورده است؛ ۲. جمع غریبی است از «عبدالله»؛ چنان که چهار عبدالله: عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمرو بن عاص، عبدالله بن مسعود و عبدالله بن زُبیر را عبادله گویند.
۱. اصطلاحی عرفانی. هرگاه سالکی به حقیقت اسمی از اسامی مخصوص خداوند دست یابد و به صفتی از صفاتی که حقیقت آن اسم است برسد و به مقامِ بندگیِ کاملِ آن اسم نایل شود، عارفان آن سالک را عبد آن اسم می خوانند. مثلاً، عبدالحکیم عارفی است که متخلّق به مقتضای اسم الحکیم شود، و عبدالرزاق سالکی است که متحقّق به وظایف اسم الرزاق گردد؛ از این رو عارفان از یک هزار عبدِ اضافه شده به یک هزار اسم خداوند سخن گفته اند. ابن عربی تفصیل حِکَمی را که از مراتب این عبادله نقل شده، در کتابی به همین نام العبادله،گرد آورده است؛ ۲. جمع غریبی است از «عبدالله»؛ چنان که چهار عبدالله: عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمرو بن عاص، عبدالله بن مسعود و عبدالله بن زُبیر را عبادله گویند.
wikijoo: عبادله
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید