عاکارعاکان

لغت نامه دهخدا

عاکارعاکان. ( اِخ ) ( به عبری تنگ آمده ). پسر کرمی از سبط یهودا بود که بعضی از غنیمت اریحا را در حالی که برخلاف امر حضرت اقدس الهی بود مخفی داشت صحیفه یوشع 6:18 و 7:1 سفر اول تاریخ ایام 2:7. بدین لحاظ غضب خداوند بر ایشان افروخته شد. در مقابل شهر عای منهزم شدند صحیفه یوشع 7:18. بنابراین عخان با استصواب قرعه گرفتار آمده اسرائیل وی را با خانواده اش سنگسار نمودند و تمامی آنها را در خارج از شهر سوزانیدند. صحیفه یوشع 7:34 و 25. ( قاموس کتاب مقدس ).

پیشنهاد کاربران

بپرس