عالی نسب

/~Alinasab/

مترادف عالی نسب: شریف نسب، عالی نژاد، نجیب زاده، نژاده، والاتبار

برابر پارسی: والاتبار، والانژاد

لغت نامه دهخدا

عالی نسب. [ ن َ س َ ] ( ص مرکب ) آنکه او را نسب عالی باشد. عالی تبار : نظر همت این پادشاه عالی نسب متعالی حسب. ( سندبادنامه ص 244 ).
اصل گهر از خلیفه داریم
عالی نسبیم اگر یتیمیم.
خاقانی.

فرهنگ فارسی

آنکه او را نسبی عالی باشد والا تبار عالی نژاد عالی گوهر .

فرهنگ معین

(نَ سَ ) [ ازع . ] (ص مر. ) والاتبار، عالی نژاد.

فرهنگ عمید

= عالی تبار

مترادف ها

august (صفت)
همایون، عالی نسب

فارسی به عربی

اغسطس/آب

پیشنهاد کاربران

عالی تبار. [ ت َ ] ( ص مرکب ) عالی نسب. آنکه نسب عالی دارد.

بپرس