افلاطون معتقد بوده است که براى هر نوعى از انواع موجودات مثالى است در عالم عقول؛ مثلا انسان یک فرد کاملى دارد غیر از این افراد جسمانى، در عالم عقول و آن فرد جسمانى نیست، و همچنین سایر انواع موجودات جسمانى هر یک یک فرد غیر جسمانى دارند که آن واسطه در رساندن فیض وجود است به افراد نوع خود، لذا هر یک را ربّ النوع خوانده اند.
... [مشاهده متن کامل]
و شیخ اشراق شهاب الدین سهروردى در کتاب خود تصریح نموده است که این قاعده مخصوص به انواع حقیقیه و مستقله در وجود است؛ مثلا مشک یک ربّ النوع ندارد و بوى آن یک رب النوع دیگر.
ماخذ: صفحه انترنتی عرفان و حکمت
... [مشاهده متن کامل]
و شیخ اشراق شهاب الدین سهروردى در کتاب خود تصریح نموده است که این قاعده مخصوص به انواع حقیقیه و مستقله در وجود است؛ مثلا مشک یک ربّ النوع ندارد و بوى آن یک رب النوع دیگر.
ماخذ: صفحه انترنتی عرفان و حکمت