عال

لغت نامه دهخدا

عال. [ عال ل ] ( ع ص ) رجل ٌ عال ؛ آنکه شتران او دوباره آب خورده باشند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

رجل عال آنکه شتران او دوباره آب خورده باشند .

فرهنگ معین

(لْ ) [ ع . ] (ص فا. ) برافراشته .

جدول کلمات

برافراشته

پیشنهاد کاربران

سلیم
عالّ: واژه ای اربی که در فارسی با برتری یافتن، بلند شدن برابری دارد که گاهی برای خداوند هستی بخش یعنی موجودی برتر بکار می رود.

بپرس