عاقلی


معنی انگلیسی:
wise behaviour, judiciousness

مترادف ها

reason (اسم)
سبب، عنوان، مایه، علت، خرد، مورد، موجب، مناسبت، ملاک، عذر، عقل، شعور، دلیل، عاقلی، خوشفکری

sanity (اسم)
عاقلی، خوشفکری

wise behavior (اسم)
عاقلی

پیشنهاد کاربران

بپرس