عاقبت اندیش. [ ق ِ ب َ اَ ] ( نف مرکب ) دوراندیش. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). آخربین. مآل اندیش. آنکه از آغاز، پایان کار را نگرد : بباید عاقبت اندیش بودن برون از خویش و هم با خویش بودن.
ناصرخسرو.
عاقبت اندیش ترین کودکی دشمن او بود در ایشان یکی.
نظامی.
فرهنگ فارسی
( صفت ) آن که درباره عاقبت امور بیشتر فکر کند مال اندیش آخر بینی .
فرهنگ عمید
آن که دربارۀ عاقبت امور می اندیشد، دوراندیش.
جدول کلمات
اخربین
مترادف ها
farseeing(صفت)
مال اندیش، عاقبت اندیش
provident(صفت)
مال اندیش، عاقبت اندیش، صرفه جو، مشیتی، اینده نگر
long-sighted(صفت)
دوربین، عاقبت اندیش
پیشنهاد کاربران
کسی که در عواقب امور می اندیشد و راه صحیح را بر می گزیند.
غایت اندیش. [ ی َ اَ ] ( نف مرکب ) کسی که پایان و نهایت کار را درست بیند. مآل بین. عاقبت بین : غایت اندیش بود و راه شناس پارسائیش را نبود قیاس. نظامی. در آن شهر باشد تنی چند پیر همه غایت اندیش و عبرت پذیر. نظامی.
پایان بین. ( نف مرکب ) عاقبت بین. عاقبت نگر. عاقبت اندیش : هر که پایان بین تر او مسعودتر. مولوی.
پس و پیش نگر. [ پ َ س ُن ِ گ َ ] ( نف مرکب ) مآل بین. عاقبت اندیش : من همه ساله دل از عشق نگه داشتمی بخدا بودمی از عشق پس و پیش نگر. فرخی.
- عواقب بین ؛ دوراندیش. ( آنندراج ) .
آخربین، پیش بین، ژرف بین، عاقبت نگر، مال اندیش، مدبر