عاق کردن


معنی انگلیسی:
damn, deny, disown, ostracize

فرهنگ معین

(قّ. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م . ) نفرین کردن پدر و مادر فرزند خود را.

مترادف ها

damn (فعل)
لعنت کردن، عاق کردن

curse (فعل)
فحش دادن، نفرین کردن، عاق کردن، عمل کفر امیز کردن، ناسزا گفتن

anathematize (فعل)
نفرین کردن، لعنت کردن، عاق کردن، مردود ساختن

disinherit (فعل)
عاق کردن، از اری محروم کردن

فارسی به عربی

احرم , ارفض تملک

پیشنهاد کاربران

بپرس