عافیت خواهی

لغت نامه دهخدا

عافیت خواهی. [ ی َ خوا /خا ] ( حامص مرکب ) سلامت خواهی. سلامت طلبی :
شه چو از فتنه یافت آگاهی
در بلا دید عافیت خواهی.
نظامی.

فرهنگ فارسی

عافیت جویی سلامت خواهی .

فرهنگ عمید

عافیت جویی، سلامت خواهی.

پیشنهاد کاربران

بپرس