عاشی

لغت نامه دهخدا

عاشی. ( ع ص ) رجل عاش ؛ مرد شبانگاه خورنده. || مرد آهنگ کننده. ( ناظم الاطباء ). || قاصد و یا قصدکننده. ( از تاج العروس ).

فرهنگ فارسی

رجل عاش مرد شبانگاه خورنده یا مرد آهنگ کننده .

پیشنهاد کاربران

بپرس