عاس

لغت نامه دهخدا

عاس. [ عاس س ] ( ع ص ، اِ ) شبگردنده گرد شهر. ( منتهی الارب ). پاسبان. ج ، عَسَس و عَسیس. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

عاس. ( اِخ ) بطنی است از آل عمران از آل کثیر.یکی از قبائل حضرموت. ( معجم قبائل العرب ج 2 ص 701 ).

فرهنگ فارسی

شبگرد، گزمه، پاسبان، عسس وعسیس جمع
بطنی است از آل عمران از آل کثیر یکی از قبائل حضر موت .

پیشنهاد کاربران

بپرس