عادی شدن


معنی انگلیسی:
moderate, normalize

واژه نامه بختیاریکا

عرخ ( یه چینه ) کردن

مترادف ها

break in (فعل)
عادی شدن، حرز را شکستن و بزور داخل شدن، در میان صحبت کسی دویدن

فارسی به عربی

تطبیع

پیشنهاد کاربران

بپرس