عادل شاهیان

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] عادل شاهیان یا سلسله بیجاپور، سلسله ای شیعی که در سده دهم هجری (۸۹۵-۱۰۹۷ق.) بر بیجاپور هندوستان حاکم بودند. یوسف عادل شاه، موسس این سلسله، تشیع را مذهب رسمی قلمرو خود اعلام کرد و بسیاری از جانشینانش نیز از شیعیان بودند و از شیعیان حمایت می کردند.
موسس سلسله عادل شاهی یوسف عادلشاه است. بنابر برخی روایات وی فرزند سلطان مراد عثمانی دوم است و هنگامی که سلطان محمد فرزند بزرگ مراد به سلطنت رسید، به تعقیب و کشتار همه برادران خود که ممکن بود مدعی سلطنت شوند، پرداخت. به همین دلیل مادر یوسف او را همراه تاجری که او را خواجه عمادالدین گرجستانی از اهالی ساوه دانسته اند، به ایران فرستاد. یوسف تا ۱۶ سالگی در ساوه اقامت کرد و بعد از آن به هندوستان سفر کرد. در روایتی دیگر عادل شاه نوه حاکم ساوه دانسته شده است. به هر حال در هر دو روایت وی دست کم مدتی را در ساوه گذارنده بود و اگر روایتی که بر اساس آن یوسف بعدها در زمان پادشاهی، وجوهی را برای ساخت مسجد به ساوه فرستاد، صحیح باشد، نشان گر تعلق خاطر وی به این شهر است.
یوسف در حالی به شهر بیدر در دکن رسید که محمود گاوان وزارت شاهان بهمنی را بر عهده داشت. درباره ورود یوسف به دربار شاهان بهمنی اطلاع دقیقی در دست نیست. بنابر برخی از منابع خواجه عمادالدین که از دوستان محمود گاوان بود یوسف را به گاوان معرفی کرد. به هر حال یوسف به عنوان غلامی وارد دربار بهمنیان شد اما کم کم رشد کرد و به منصب میرآخوری رسید. او بعد از مدتی به نظام الملک ترک که از امرای بزرگ بهمنی بود پیوست و به منصب هزاری که از مناصب مهم نظامی بود رسید. وی از سوی نظام الملک لقب عادل خان را دریافت کرد.

پیشنهاد کاربران

سلسله عادل شاهی یا سلطنت بیجاپور از ۱۴۹۰ تا ۱۶۸۶ میلادی/ ۸۷۶ - ۱۰۹۶ هجری قمری بر بیجاپور در غرب ناحیه دکن در جنوب هند حاکم بودند.
عادل شاهیان در ابتدا بخشی از سلطنت بهمنیان در دکن محسوب می شدند ولی کم کم استقلال یافتند و در سال ۱۶۸۶ م با حمله اورنگ زیب آخرین پادشاه بزرگ سلسله گورکانیان هند دوران آن ها به پایان رسید.
...
[مشاهده متن کامل]

مؤسس سلسله عادل شاهی فردی به نام یوسف عادل شاه بود که در ساوه بزرگ شده بود. وی در آغاز جوانی از ایران به هندوستان رفت و پس از ورود به هند در خدمت حکام و سلاطین بیجاپور بود. او به همراه پسرش اسماعیل، بیجاپور را از سلطنت بهمنی جدا کردند و از عنوان خان به جای شاه استفاده می کردند. خان به معنی رئیس از این جهت جایگزین نام شاه شده بود که ترتیب القاب سلطنتی رعایت شود و به سلطان بهمنی احترام گذاشته شود. نخستین بار ابراهیم عادل شاه نوه یوسف علی شاه بود که لقب شاه را بر خود گذاشت و مرزهای سلطنت بیجاپور را مشخص کرد.
در ۶۹۳ قمری علاءالدین نوهٔ جلال الدین خلجی پادشاه دهلی، بیجاپور را به تصرف درآورد و در ۷۴۸ق/۱۳۴۷م بیجاپور ضمیمهٔ قلمرو بهمنیان دکن شد. تا این زمان بیجاپور ناحیهٔ مرزی دورافتاده و ناآرامی بود، اما پس از آن، ثبات بیشتری یافت. قلمرو بهمنیان در دورهٔ وزارت محمود گاوان، وزیر نامی این خاندان به ۵ ناحیهٔ اداری تقسیم شد که یکی از آن ها بیجاپور بود. در همین دوره، محمود گاوان یکی از غلامان گرجی خود به نام یوسف عادل خان را که پسرخواندهٔ او نیز بود، به حکومت بیجاپور منصوب کرد. وی که مدعی بود از فرزندان سلطان مراد دوم عثمانی است، در ۸۹۴ق/۱۴۸۹م از فرصت سود جست و در بیجاپور علم استقلال برافراشت و در ۸۹۵ یا به روایتی ۸۹۶ق پادشاهی سلسلهٔ عادل شاهیان به مرکزیت بیجاپور را بنیان نهاد.
سلطنت بیجاپور در اوایل سدهٔ ۱۱ق/اواخر سدهٔ ۱۶م مورد تهاجم اکبرشاه ( حک‍ ۹۶۳–۱۰۱۴ق/۱۵۵۶–۱۶۰۵م ) بزرگترین فرمانروای گورکانی هند قرار گرفت. اما پادشاهی بیجاپور با در پیش گرفتن راه مصالحه استقلال خود را حفظ کرد. شاه جهان در سال ۱۰۴۵ ق سفرایی را همراه با نامه هایی تهدیدآمیز که جنبه اتمام حجت داشت به سوی عادل شاه و قطب شاه فرستاد. او در پایانِ نامه تهدید کرده بود که در صورت عدم پذیرش شرایط او با حمله سنگین سپاهیان او روبه رو خواهند شد. عادل شاه درخواست های شاه جهان را نپذیرفت و شاه جهان سپاهی را برای تصرف بیجاپور گسیل داشت، اما نتیجه ای نگرفت.

عادل شاهیانعادل شاهیانعادل شاهیانعادل شاهیان
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/عادل‌شاهیان

بپرس