عائش

لغت نامه دهخدا

عائش. [ ءِ ] ( ع ص ) نیکوحال. ( منتهی الارب ).

عائش. [ ءِ ] ( اِخ ) ابن انس. یکی از راویان است که از عطا روایت کند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس