لغت نامه دهخدا
ظهیری. [ ظَ ] ( اِخ ) نیشابوری. او راست : سلجوقنامه.
فرهنگ فارسی
ظهیر الدین محمد بن علی بن محمد بن عمر الکاتب السمرقندی ٠
پیشنهاد کاربران
سلام بنده زهیری هستم ود شناسنامه تمیمی میخ ام به زهیری تغییربدم خیلی مشکل است چکارکنم
یعنی یاری خواستن و یاری رساندن
یعنی یاری خواستن و یا یاری رساندن
ظهیر . یاری خواستن ویا یاری رساندن
ظهیری یعنی حامی پشتیبان و از واژه ظهر مانند ظهر نویسی یا پشت نویسی اسناد و چکها می آید
اصل اسم زهیری نه ظهیری برمیگردد به پادشاه زهیر ابن جذیمه از قبیله بزرگ قیس که روزی بزرگترین پادشاه عرب بود معروف به ملک زهیر ابن جذیمه