[ویکی الکتاب] معنی ظُهُورُهَا: پشتهایش
ریشه کلمه:
ظهر (۵۹ بار)
ها (۱۳۹۹ بار)
(به فتح ظ) پشت. معنی اصلی کلمه بنابر قول راغب همین است و معانی دیگر به اعتبار آن میباشد، بطور استعاره گفتهاند: ظهر الارض و بطنها. یعنی رو یشکم و آن در آیه ذیل به معنی اصلی است. . و در آیه . مراد روی زمین است جمع آن در قرآن ظهور است: . ظِهریّ: (به کسر ظ) چیزی است که به پشت انداخته و فراموشش کنند راغب گوید: «ما تَجْعَلَهُ بِظَهْرِکَ فَتَنْساهُ» به نظر جوامع الجامع تبدیل فتح آن به کسر در اثر اضافه بیاء نسبت است . آیا طائفه من بر شما از خدا عزیزتر است که او را پشت سر انداخته و بی اعتنا هستید. این کلمه در قرآن فقط یک بار آمده است. مظاهر: همپشتی. یاری. . . ظهیر: همپشت. کمک. . . کافر بر علیه پروردگارش کمک شیطان است. ظهیره: وقت ظهر و «اظهر فلان» یعنی داخل وقت ظهر شد . . یعنی وقت عشاء و آنگاه که وارد وقت ظهر میشوید. ظهور: آشکار شدن. غلبه بالارفتن. مثل . . . که به ترتیب به معنی بروز، غلبه و بالا رفتن است. . ظاهر از اسماء حسنی است که در «بطن» گفته شد. ظهار ظهار و مظاهره آن است که کسی به زنش بگوید: «اَنْتَ عَلَّیَ کَظَهْرِ اُمّی» تو بر من مانند پشت مادرم هستی. و از آیه . روشن میشود که عرب با گفتن جمله فوق زنش را مثل مادر خویش میدانست و آن طلاق بود، آیه میگوید با گفتن این کلمه زن مادر نمیشود. تفصیل قضیّه ظهار در سوره مجادله است که فرموده: . در این آیات قبح این عمل بیان شده و نیز زن بدین وسیله حرام میشود یا باید طلاق بدهد چنان که در فقه آمده و یا در صورت رجوع به زن باید یک برده آزاد کند اگر نتواند دو ماه روزه گیرد و اگر قادر نباشد شصت فقطر را طعام کند آنگاه زن بر وی حلال میشود. در شأن نزول آیات نوشتهاند: اوس بن صامت زنش را در حال سجده دید پس از نماز خواست با او مجامعت کند، زن امتناع کرد، اوس به غب شد و از او ظهار نمود. زن پیش رسئل خدا «صلی الّه علیه و آله» آمد و گفت: اوس مرا آن گاه که جوان بودم و خواستگار داشتم تزویج کرد و چون سنّم بزرگ شد و دارای فرزندان گردیدم با من ظهار کرد و مثل مادرش گرانید!! حضرت فرمود: نمیبینیم مگر آن که بر وی حرام شدهای. گفت: یا رسول اللّه او طلاقی به زبان نیاورد و او پدر فرزندان من است و شروع کرد بگفتن: «اَشْکُو اِلَی اللّه شِدَّةَ حالِی» آنگاه آیات «قَدْ سَمِعَ اللّهُ قَوْلَ الَّتی تُجادِلُکَ فی زَوْجِها و تَشْکی اِلیَ اللّه...» نازل گردی.
ریشه کلمه:
ظهر (۵۹ بار)
ها (۱۳۹۹ بار)
(به فتح ظ) پشت. معنی اصلی کلمه بنابر قول راغب همین است و معانی دیگر به اعتبار آن میباشد، بطور استعاره گفتهاند: ظهر الارض و بطنها. یعنی رو یشکم و آن در آیه ذیل به معنی اصلی است. . و در آیه . مراد روی زمین است جمع آن در قرآن ظهور است: . ظِهریّ: (به کسر ظ) چیزی است که به پشت انداخته و فراموشش کنند راغب گوید: «ما تَجْعَلَهُ بِظَهْرِکَ فَتَنْساهُ» به نظر جوامع الجامع تبدیل فتح آن به کسر در اثر اضافه بیاء نسبت است . آیا طائفه من بر شما از خدا عزیزتر است که او را پشت سر انداخته و بی اعتنا هستید. این کلمه در قرآن فقط یک بار آمده است. مظاهر: همپشتی. یاری. . . ظهیر: همپشت. کمک. . . کافر بر علیه پروردگارش کمک شیطان است. ظهیره: وقت ظهر و «اظهر فلان» یعنی داخل وقت ظهر شد . . یعنی وقت عشاء و آنگاه که وارد وقت ظهر میشوید. ظهور: آشکار شدن. غلبه بالارفتن. مثل . . . که به ترتیب به معنی بروز، غلبه و بالا رفتن است. . ظاهر از اسماء حسنی است که در «بطن» گفته شد. ظهار ظهار و مظاهره آن است که کسی به زنش بگوید: «اَنْتَ عَلَّیَ کَظَهْرِ اُمّی» تو بر من مانند پشت مادرم هستی. و از آیه . روشن میشود که عرب با گفتن جمله فوق زنش را مثل مادر خویش میدانست و آن طلاق بود، آیه میگوید با گفتن این کلمه زن مادر نمیشود. تفصیل قضیّه ظهار در سوره مجادله است که فرموده: . در این آیات قبح این عمل بیان شده و نیز زن بدین وسیله حرام میشود یا باید طلاق بدهد چنان که در فقه آمده و یا در صورت رجوع به زن باید یک برده آزاد کند اگر نتواند دو ماه روزه گیرد و اگر قادر نباشد شصت فقطر را طعام کند آنگاه زن بر وی حلال میشود. در شأن نزول آیات نوشتهاند: اوس بن صامت زنش را در حال سجده دید پس از نماز خواست با او مجامعت کند، زن امتناع کرد، اوس به غب شد و از او ظهار نمود. زن پیش رسئل خدا «صلی الّه علیه و آله» آمد و گفت: اوس مرا آن گاه که جوان بودم و خواستگار داشتم تزویج کرد و چون سنّم بزرگ شد و دارای فرزندان گردیدم با من ظهار کرد و مثل مادرش گرانید!! حضرت فرمود: نمیبینیم مگر آن که بر وی حرام شدهای. گفت: یا رسول اللّه او طلاقی به زبان نیاورد و او پدر فرزندان من است و شروع کرد بگفتن: «اَشْکُو اِلَی اللّه شِدَّةَ حالِی» آنگاه آیات «قَدْ سَمِعَ اللّهُ قَوْلَ الَّتی تُجادِلُکَ فی زَوْجِها و تَشْکی اِلیَ اللّه...» نازل گردی.
wikialkb: ظُهُورِهَا