ظمیاء

لغت نامه دهخدا

ظمیاء. [ ظَم ْ ] ( ع ص ) تأنیث اظمی. ناقة ظمیاء؛ ناقه سیاه و لب پژمرده و گندمگون و چشم کم گوشت باریک مژه و ساق کم گوشت و بن دندان اندک خون. || امراءة ظمیاءاللثات و ظمیاء الشفة و العین و الساق ؛ زن کم خون بن دندان و گندمگون لب و کم گوشت چشم و باریک ساق.

پیشنهاد کاربران

بپرس