ظلمات ثلاث

لغت نامه دهخدا

ظلمات ثلاث. [ ظُ ل ُ ت ِ ث َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ظلمات سه گانه که در قرآن کریم آمده است ، کنایه از سه تاریکی است که یونس علیه السلام را پیش آمد، یکی تاریکی شب ، دوم تاریکی شکم ماهی ، سوم تاریکی قعر دریا و برخی گویند کنایه از کدورت طبعی و هوای نفسانی و خاصیت حیوانی باشد، یا کنایه از کدورات طول و عرض و عمق عالم سفلی است. و به اعتقاد بعضی قوله تعالی : فی ظلمات ثلاث ( قرآن 6/39 )، کنایه از تاریکی مشیمه و تاریکی شکم مادر و تاریکی رحم باشد. ( غیاث ) ( آنندراج ) :
می کند در طبایع اربع
ظلمات ثلاث را انوار.
خاقانی.

فرهنگ فارسی

که در قر آن کریم آمده است کنایه از سه تاریکی است

پیشنهاد کاربران

ظُلَمات ثَلاثَه یا تاریکی های سه گانه نه به یونس در شکم ماهی و نه به جنین در کیسه و رحم و شکم مادر به هیچکدام از آنها هیچ ربطی ندارد. این سه تاریکی از دیدگاه فردی من به شرح زیر می باشند:
الف - قبل از اینکه خداوند برای اولین بار مرا در قوه ادراکی فاهمه بیکران خویش بیندیشد و فکر کند و سپس مرا در قالب مفهوم در آورد ، من وجود نداشته و نبوده ام یعنی تاریک یا نیست بوده ام.
...
[مشاهده متن کامل]

ب - پس از اینکه مرا در قالب مفهوم در آورده، آنگاه آن مفهوم را به عهده قوه ادراکی عقل بیکران خویش سپرده است برای تبدیل آن به یک ایده ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر و جاودانه در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی.
پ - سپس آن ایده بصورت یک امکان بالقوه در خاطره مطلق و بیکران وی یک بار برای همیشه ثبت و ضبط گردیده و منتظر در یافت صدور یا ابلاغ فرمان یا امر " بشو " توسط عقل بیکران عملی در جهت به فعلیت در آمدن بایگانی شده است. یعنی تاریکی سوم. گرچه فعالیت های قوای ادراکی و محتوای خاطرات برای خود وی کاملا روشن بوده و جاودانه روشن اند، اما برای من که هنوز در قالب مفهوم و ایده و امکان بالقوه موجود بوده و هنوز به فعلیت در نیامده بوده ام، آن سه مرحله برای خود من تاریک بوده اند.
در همین رابطه عبارت خلقاََ مِن بَعد خلَق به این معنا می باشد که من غیر از آن خلقت یا آفرینش اولیه در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی و هنرمندی و دانایی و توانایی و بر خورداری از عشق و زندگی جاودانه مشمول حال خلق ها یا آفرینش های متوالی و فراوان با مراتب و درجات مختلف تکاملی در طول سلسله طویل نظم ها و حیات ها یا زندگی های دنیوی در طول این راه و سفر بسیار طولانی مقطعی و نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان با هدف بازگشت به حالت اولیه بهشت برین همین واقعیت و طبیعت و کیهان، هم می باشم. و آنهم نه فقط در این کیهان یا جهان بلکه در محتوای هرکدام از گیتی ها یا دنیا ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار بطور مطلقا یکسان و برابر.
خداوند متعال مرا از عدم و نیستی نیافریده است بلکه از ابعاد فراوان و بیکران خویش و از همه مهمتر اینکه :
آفریدگار کائنات نیافریده ست مرا بهر طاعت و بندگی و یا بلسان قرآن الا یعبدون/ بلکه تا کند مرا وانهم نه بسان ماریا مادر ایسا یعنی مریم عذرا/ الا یعنی بلکه به معرفت کامل ابعاد فراوان و بیکران خویش هدایت و رهنمون مرا/ تا سهیم گرداند و بهره مند نماید از عشق و زندگی لا آغاز و بی پایان خویش مرا/
بهر گفت و شنود و بازی و لذت و شادی و آزادی / در سطح کمال ایده آل در پیشگاه اعلا و والا و بیکران خویش/ با من و تو و شما و جملگی یا همگی ما /

بپرس