ظلل

لغت نامه دهخدا

ظلل. [ ظُ ل َ ] ( ع اِ ) ج ِ ظُلَّة.

ظلل. [ ظَ ل َ ] ( ع اِ ) آب زیر درختان که بر آن آفتاب نرسد.

فرهنگ فارسی

آب زیر درختان که بر آن آفتاب نرسد .

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی ظُّلَلِ: سایبانها (جمع ظُلَّة )
ریشه کلمه:
ظلل (۳۵ بار)

«ظُلَل» جمع «ظُلَّة» (بر وزن قلّه) به هر چیزی گفته می شود که سایه افکن باشد.
مفسران نیز برای آن چند معنا ذکر کرده اند: «راغب» در «مفردات» می گوید: «ظُلّه» به معنای «ابری است که سایه می افکند»، و غالباً در مواردی به کار می رود که موضوع ناخوشایندی در کار است.
بعضی نیز، آن را به معنای «سایبان» از مادّه «ظلّ» دانسته اند. و بعضی نیز، آن را به معنای کوه گرفته اند.
گر چه این معانی ـ در رابطه با آیه 32 سوره «لقمان» ـ تفاوت زیادی با هم ندارد، ولی، با توجّه به این که در قرآن کراراً این کلمه به معنای ابرهای سایه افکن آمده، و با توجّه به این که تعبیر «غَشِیَهُم» (آنها را می پوشاند) تناسب بیشتری با معنای ابر دارد ، این تفسیر نزدیک تر به نظر می رسد. یعنی امواج عظیم دریا آن چنان برمی خیزد، و اطراف آنها را احاطه می کند که گویی ابری بر سر آنان سایه افکنده است،سایه ای وحشتناک وهول انگیز.
«ظُلَل» به معنای پرده ای است که در طرف بالا نصب شود، بنابراین اطلاق آن در سوره «زمر» بر فرشی که در زیر پا گسترده است، یک نوع اطلاق مجازی و از باب توسعه در مفهوم کلمه است.

پیشنهاد کاربران

بپرس