ظلاله
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
هو الانسان الکامل المتحقق بالحضره الذاتیه .
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی ظِلَالُهُ: سایه هایش
معنی یَتَفَیَّأُ: سایه اش برمی گردد - سایه افکن می شود (از تفیؤ از فیء به معنای سایه در هنگام برگشت است ، و لذا میگویند کلمه ظل به معنای سایه اول روز ، و کلمه فیء به معنای سایه بعد از ظهر تا آخر روز است ، و ظاهرا ظل اعم از فیء است ، و تفیؤ به معنای بازگشت سایه در بعد...
ریشه کلمه:
ظلل (۳۵ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
معنی یَتَفَیَّأُ: سایه اش برمی گردد - سایه افکن می شود (از تفیؤ از فیء به معنای سایه در هنگام برگشت است ، و لذا میگویند کلمه ظل به معنای سایه اول روز ، و کلمه فیء به معنای سایه بعد از ظهر تا آخر روز است ، و ظاهرا ظل اعم از فیء است ، و تفیؤ به معنای بازگشت سایه در بعد...
ریشه کلمه:
ظلل (۳۵ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
wikialkb: ظِلاَلُه
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید